کمونیسم و سرمایه داری
این اواخر در حال به پایان رسوندن کتاب انسان خداگونه اثر یوهال نوح هراری هستم تعبیر جالب و مختصری برای مقایسه کمونیسم و سرمایه داری مطرح کرده بود که فرصت خوبی دیدم تا اینجا بهش اشاره ای داشته باشم ....
یکی از دلایل شکست کمونیسم از سرمایه داری، اخلاقی تر بودن سرمایه داری یا تقدس آزادی افراد یا خشم خدا از کمونیست های کافر نبوده بلکه سرمایه داری به این علت در جنگ سرد پیروز شد که پردازش نامتمرکز اطلاعات بهتر از پردازش متمرکز اطلاعات عمل میکند، دست کم در عصر تغییرات پرسرعت فناوری.
مثلا در نظر بگیرید که مالیات سنگین به این معناست که بخش زیادی از تمام سرمایه در یک جا یعنی خزانه دولت جمع میشود و در نتیجه پردازشگری واحد به نام حکومت باید روز به روز تصمیم های هرچه بیشتر و بیشتری اتخاذ کند، این باعث شکل گیری نظام پردازش داده ای به شدت متمرکز میشود که در مواقعی که مالیات بی اندازه بالاست، تقریبا همه سرمایه در دست دولت جمع می شود و بنابراین دولت به تنهایی میشود همه کاره، قیمت نان و جای نانوایی و بودجه تحقیق و توسعه را دولت تعیین میکند، در بازار آزاد اگر پردازشگری تصمیم اشتباهی بگیرد دیگران به سرعت از اشتباهش بهره برداری می کنند اما اگر تقریبا تمام تصمیم گیری ها به عهده پردازشگری واحد باشد اشتباه ممکن است فاجعه به بار آورد. در این وضعیتی که در آن تمام پردازش داده ها و اتخاذ تصمیم ها بر عهده پردازنده واحد مرکزی باشد کمونیسم نام دارد. سیستمی که افراد به قدر توانشان کار میکنند و به قدر نیازشان دریافت می کنند به عبارت دیگر دولت صد درصد سود شما را میگیرد و تعیین می کند چه نیازهایی دارید و سپس آن نیازها را برطرف می کند.